دین و اندیشه

نقش مردم در انتخاب اصلح از منظر قرآن کریم

نقش مردم اینجا بسیار از نظر قرآن خیلی مهم است، و درجای دیگر قرآن می‌فرماید: ” ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ “، ما بعد از پیشینیان شما کسانی که قبلاً مصدر کارها و مصدر امور و پادشاه و رهبر و پیشوا بودند، شما را آوردیم تا بدانیم و بفهمیم که چه کاری کرده و چگونه عمل می‌کنید، توپ در زمین افراد جدیدی می‌افتد و۱ خداوند می‌خواهد ببیند که آنها چگونه عمل می‌کنند و امتحان را چگونه پس می‌دهند.

با بررسی واژه «رأی» باید گفت این رأی که در اصطلاح انتخابات بسیار مهم است، از نظر قرآنی یک کلمه عربی است به معنای “دیدن”. این رأی یعنی دیدن. در قرآن هم داریم: ” یرون مثلهم رأی العین” یعنی آن فرشته را با این دو چشم شأن دوبرابر می‌دیدند. واژه دیدن در این میان بدین معنی است که باید مطالعه کرده و به حق الیقین نسبت به فرد رسیده تا او را انتخاب کنیم. قرآن در این موارد می‌گوید: «إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ» از نظر قرآنی ما خیلی مسئولیت داریم. حضرت ابراهیم (ع) می‌خواست فرزندش را ذبح کند، به او گفت که پسرم من چنین خوابی را که تو را در آن می‌خواهم ذبح کنم دیده‌ام، خداوند به من این دستور را داده است رأی تو چیست؟ ” فانظر ماذا تری” ببین رایت چیست؟ به من رأی و نظر خودت را بگو. و بعد اسماعیل گفت: تو هر کاری که خداوند گفته انجام بده، من رأیی در برابر خدا ندارم، یعنی می‌خواهد قربانی شود، اگر واقعاً قرار بود حضرت ابراهیم (ع) محکوم باشد که این کار را صد درصد انجام بدهد، خب دیگر نظرخواهی نمی‌کرد، نظر خود اسماعیل هم شرط بوده است که ببیند او هم واقعاً در راه خداوند تسلیم است، واقعاً تسلیم الی الله است که در این آزمایش پیروز شد. ما باید رأی بدهیم؛ بنابراین در راه حضور در انتخابات، مشارکت و رأی دادن به اصلح؛ باید فکر، تصمیم درست را اتخاذ کنیم و به همان کسی که فکر می‌کنیم اصلح است رأی دهیم.

در خصوص معیارهای فرد اصلح از منظر قرآن باید گفت، حاکم مصر در خواب دید که هفت گاو چاق از رود نیل برآمدند و هفت گاو لاغر این هفت گاو چاق را بلعیدند و معبران نتوانستند تعبیر کنند و در آخر یکی گفت که من کسی را می‌شناسم که در زندان و اسمش یوسف است، یوسف تعبیر کرد که هفت سال باران فراوان، برکت فراوان و بعد از آن هفت سال قحطی می‌آید، آن قحطی ذخیره آن هفت سال را به کل از بین می‌برد. بعد از آن عزیز مصر گفت من می‌خواهم که تو را مشاور مخصوص خودم قرار بدهم. حضرت یوسف گفت که نه من را وزیر و خزانه دار کل کشور قرار بدهانی حفیظ علیم” من ازتمام مملکت تو محافظت می‌کنم، و بسیار می‌توانی به من اعتماد کنی؛ بسیار عالم، آگاه و کارشناس و دانا هستم؛ بنابراین دو شرط اساسی که قدرت داشته باشد تا مملکت و تمام دستاوردها را حفظ کند و علیم باشد، بارها در قرآن مورد توجه واقع شده است.

منبع : خبرگزاری مهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


نوشته های مشابه